فصلِ زمستان است، در سمتِ چپِ پارکِ دانشگاه مسکو "کلینت ایستوود" روبروی من نشسته و دارد یکی از شاهکارهای الکساندر پوشکین رو میخواند، این شعر پوشکین را :
" زندگی
تو از چه رو به من اعطا شدی
ارمغان اتفاق
ای هدیهی عبثْ
زندگی !
و از چه رو به سِرِّ تقدیر
محکومی به زنجیر مرگ
کیست که از روی عداوت
مرا از نیستی خوانده
روحم را لبریز شور و
عقلم را سرشار تردید ساخته
ولی در فرارویم
دِریغ از هدفی
به قلب
خلأ
و در سر
جز یاوهایام نیست
و این جنجالِ مدام زندگی
و سیل غصه و اندوهش
چه عذابم میدهد."
یک سرباز چریکِ چپگرای افراطی مستقر در "رشتهکوههای آند" کشور پِرو، بغل صندلی من با یک تفنگ بِرنو قدیمی نشسته، رو تفنگش یک نیزه روسی بسته است.
و من در حال نوشیدن یک ودکای اصیل روسی هستم، هر سهتای مان سیگار کوبایی دود میکنیم!
چریک مارکسیست پِروی دارد فکر میکند آیا ایستوود آمریکای میتواند چپ باشد یا راست؟ و مطمئنم که میداند من یک چپ هستم، او از نگاه من به حتا گلِ زرد رنگ کاشته شده در سمت چپ پارک میتواند حدس بزند!
شعر پوشکین به نصفهها رسیده است، مسکو یک زمستان وحشتناک دارد، واقعیتش مسکو همیشه زمستانهایش وحشتناک هستند. هنوز یکی از تانکهایی که زمان ارتشِ افسانهای سرخ شخصا "رفیقْ استالین" سوارش شده بود گوشهی پارک به عنوان چیزی شبیه به یک اثر مقدس با پرچم داس و چکُش پارک است. بازم آیا ما چپهای مارکسیست، ما رفیقهای همیشه عبوس چیزی و عنوانی به نام "مقدس" برایمان معنی دارد! نه! به آن صورت نه، ماهیت قدسیت برای مان مضحکه است، صرفا واژه است در جایگاه ارزش، مثل واژه "شهید"، برای رفیقها و "comrade" های کشته شدهمان در سراسر جهان.
میخواهم افکارم رو با کامرید پِروی شرح بدهم، اما اون هیچ احساسی رو صورتش نیست. انگار هیچ وقت عاشق یک جفت چشم بزرگ نشده است.
شعر پوشکین به آخر خود نزدیک شده است، ایستوود اینها رو دارد زمزمه میکند "و این جنجال مدام زندگی"... سیگارهایمان نیز دارد به انتها نزدیک میشود.
سرباز چریک پِروی گلنگدنِ اسلحه خود را میکشد، به طرحِ نقاشی شده "فوئرباخ" با سرمهی خطِ چشم بر روی گردن من نشانه میرود.
روی برفِ سفید پارک محوطه دانشگاه مایع غلیظِ خونی بسیار سرخ همانند پرچم پرافتخار ارتشِ سرخ کمکم و با حوصله راهِ خود را باز میکند. کبوتری مچالهشده از سرما در گوشهایی جا خورده از صدایی مهیب، بیحوصلگیاش را با پخش شدن بوی باروت بیشتر نشان میدهد.
شعر پوشکین به انتها رسید است.