هیچچیز بهاندازهی همآغوشی دو عاشق، جراحتِ روح را التیام نمیدهد. مهیا میشوی برای مرگ، بی هیچ حسرت و درد. انگار این همه راه را دویدهای تا برسی به اینلحظه. کرخت از فراغتی بس نامنتظر، میخواهی بیاید مرگ، ابدیت بدهد به اینلحظه. اما مرگ نمیآید.
چاه بابل - رضا قاسمی